اعلی حضرت

 

اعلی حضرت شما حالتون خوبه؟

زخمی شدین؟

من خوبم

 

اجیته رو نجات بدین

بله اعلی حضرت
نجاتش بدین

 

حالش چطوره؟
زنده ست؟

 

بله اعلی حضرت
نفس میکشه

خدا رو شکر

 

ببریدش داخل

و همین الان دکتر خبر کنید.

 

بله اعلی حضرت

 

همش تقصیر منه اعلی حضرت لطفا منو ببخشید

لطفا به قرارگاه برگردید

 

سرتو بالا بگیر

 

بهت گفتم سرتو بالا بگیر

 

تو داشتی با یک تیر به طناب ضربه میزدی

 

این یک تصادف نیست

 

کی بهت دستور داده؟
کی پشت این ماجراست؟

این یک تصادف بود اعلی حضرت

 

بهت گفتم این یک تصادف نیست

کاملا عمدی بود
میخوای منو گول بزنی؟

کی بهت دستور داده بود؟

نه اعلی حضرت این یک تصادف بود

راستشو بگو

 

به چشمهای من نگاه کن

من مایتریا هستم فکر کردی میتونی منو گول بزنی؟

 

اعلی حضرت

من میتونم درون وجودتو ببینم

تو این خیانتو خودت مرتکب شدی

 

اگه حقیقتو بگی از جونت میگذرم

 

پس حرف بزن

 

بگو کی پشت این قضیه ست

کی بهت دستور داد اجیته رو بکشی؟

 

مثل اینکه حرف زدن با تو فایده ای نداره

این مردو به زندان ببرید

خودم شخصا ازش بازجویی میکنم

بلاخره حرف میزنه
ببریدش

 

ببریدش

 

اعلی حضرت اصلن دهن باز نمیکنه.
زبونشو گاز گرفت

 

نه نذارید بمیره

باید بدونم کی پشت این قضیه ست

 

اعلی حضرت اون مرده

 

این یک تصادف نبود
این مرد منتظر ما بود

همش یک نقشه یه زیرکانه بود

 

من فکر میکنم باید در اینباره تحقیق کنیم

ببینید اون مرد کی بوده.... کارگر شیلا یا بکجه

شیلا یا بکجه چه فرقی داره؟ مگه میشه اینقد امنیتمون پایین باشه؟

یعنی اینقد افسران دولتی کم کاری میکنن که یه ادم به

راحتی تو قصر سلطنتی راه بره و خیانت کنه ژنرال ایون بو؟

منو ببخشید اعلیحضرت همش از سهل انگاری منه

 

هیچ عذر و بهونه ای برای اتفاقی که افتاده ندارم اعلی حضرت

البته که نداری

 

چی میتونی بهم بگی ژنرال ایون بو؟

 

حالش چطوره؟ خوب میشه؟

 

پاش شکسته و جرات خارجی زیادی برداشته

ولی جونش در خطر نیست

 

میتونه ظرف دو هفته راه بیفته

 

خوبه. خداوند نگهدارش بوده

 

اجیته. منو میبینی؟

 

اعلی حضرت

 

میدونی من کیم؟

 

البته اعلی حضرت

 

نه بلند نشو جراحات زیادی برداشتی

 

من خوبم اعلی حضرت ولی شما زخمی شدید

با این حالت نباید نگران من باشی

میدونستم که دیر یا زود این اتفاق برای من میفته

ادمهای زرنگ بعضی وقتها کارای احمقانه میکنن

 

بله منم این مسئله رو پیش بینی میکردم

 

دکتر جراحات من چقدر زیاده؟ میتونم راه برم؟

هنوز نه ولی ظرف دو هفته اینده میتونید راه برید

دو هفته؟ نمیتونم اینقد تحمل کنم

باید برگردم و به ساخت و ساز برسم

 

دو هفته

با این شرایط نمیتونی کار کنی اجیته

من خوبم اعلی حضرت اون یکی پام سالمه

اگه بخوایم طبق نقشه پیش بریم باید کار کنم

با این شرایطی که داری باید کارو به تاخیر بندازی

وگرنه ممکنه جراحاتت بدتر بشه

ولی...

استراحت کن

 

ژنرال ایون بو

بله اعلی حضرت

شخصت مسئول حفاظت از اجیته هستید

اگر هر اتفاقی براش بیفته من شما رو مسئول میدونم

 

شب و روز با جونت ازش محافظت کن

 

شما مسئول زندگی اون هستید
فهمیدید؟

 

بله اعلی حضرت

 

اون تحت نظر تو حالش خوب میشه درسته؟

 

مطمئنا سو قصدی به جان اجیته بوده

 

شاید نقشه دشمن بوده

 

نه اگر اینطور بود من هدفشون بودم

این یک نقشه داخلی بوده

کی میتونه همچین جراتی بر علیه شما داشته باشه اعلی حضرت؟

بلاخره میفهمم

 

باید سریعتر تحقیقات انجام بشه

وقتی اون مرد مرده کار ساده ای نیست

 

ولی نباید فراموش بشه.
من بلاخره و باید بفهمم

 

هرکسی که هست مخالف دولته

 

مطمئنا به خاطر کار مردم در چول وون

 

مطمئنا در اینده یک مخالفت راه میفته

ولی ما باید کارمونو بدون اینکه اتفاقی برای ژنرال وانگ بیفته تموم کنیم

 

بله اعلی حضرت

من همه معترض ها رو دستگیر میکنم

چون این پادشاهی باید بازسازی رو ادامه بده

 

همه شهروندان هم باید در این بازسازی نقش داشته باشند

 

دربار همین الان هم اماده ساخت و ساز

این پروژه ست

و شما هم به میدان جنگ برمیگردید برادر

در حالیکه شما دارید در خارج از کشور برای پایداری ناممون تلاش میکنید

من هم در داخل برای پایه های کشور تلاش میکنم

یک چیز دیگه . من شما باید دوش به دوش هم برای

یک امپراطوری عظیم تلاش کنیم

و با همدیگه افتخار افرینی کنیم.
من سرنوشتمو تو دستای شما میذارم برادر

 

باعث افتخاره اعلی حضرت

 

بیا برای برگردوندن سونگ اک تلاش کنیم و خودمونو اماده کنیم

 

خبر تازه ای از چول وون رسیده؟

باید تا حالا خبری ازشون میشده

خواهش میکنم صبور باشید به زودی خبرهای خوبی میرسه

امیدوارم همه چیز به خوبی پیش بره

نترسید همه چیز طبق نقشه پیش میره

اجیته نتونست از پسش بربیاد

 

شکست بدترین نتیجه رو به همراه داره

 

این اخرین امیدمونه. نمیتونیم جلوی کار مردم در چول وون رو بگیریم

اگه این نقشه شکست بخوره و شورش پادشاهی رو از پا دربیاره

 

کی میدونه اوضاع به کجا میرسه؟ خطرناک میشه

بله

 

امشب خواب به چشمام نمیاد

استراحت برای حال مشاور لازمه

 

مطمئنم که حالتون خوب میشه

 

خوش اومدید. ملکه منتظر شما هستند

 

بهشون خبر بدید که من رسیدم

ملکه. دستیار جین اومدن

بیاد داخل

 

پیداش شد؟

 

نه ملکه

هنوز هیچ خبری ازشون به دست نیاوردیم.

 

چیکار کنیم؟
کجا پیداش کنیم؟

تمام روسای قبایل و حتی نگهبانهای سلطنتی

درگیر پیدا کردن دختر جناب یو هستند.

کجا میتونه باشه؟ خدا کنه حالش خوب باشه

این جستجو هم یک مسئله مملکتی شده

 

چرا به خاطر یک زن اینهمه نگرانی وجود داره؟

وظیفه اخلاقیمون ایجاب میکنه که اینکارو تموم کنیم

 

چی شده که امروز اومدین اینجا پدر؟

سر راهم اومدم تا به جلسه کابینه برسم

جلسه کابینه؟ ولی اعلی حضرت که در چول وون هستند

فکر کنم جناب مشاور جلسه رو میگردونند

یه جور تمرین وظیفه در غیاب اعلی حضرته

موضوع جلسه چی هست؟

شاید در مورد مالیات های مردم و حمله بعدیمون بر علیه

بکجه باشه

 

یک جنگ دیگه؟

 

اینطور به نظر میاد

 

ولی ما که تازه در ناجو جنگ داشتیم

جنگ تا زمانی که سه پادشاهی متحد بشه ادامه خواهد داشت

میگن ژنرال وانگ هم قراره دوباره برن به خط مقدم

 

ژنرل وانگ؟

 

امیدوارم اولین روزی که در قصر هستین

 

همه چیز رضایت بخش باشه

 

حتما. من بدون شما خیلی دردسر و ناراحتی کشیدم

ممنونم از حرفی که زدین

 

موضوع جلسه امروز چیه؟

مسئله چول وون و جنگ بعدی

 

گان دوباره میخواد به خط مقدم بره؟

به احتمال زیاد اعلی حضرت از وانگ گان خواسته تا در سفر چول وون همراهشون باشه

تا بتونن در این مورد باهم صحبت کنند.

 

ما دیگه باید بریم.
شیک ریوم بریم

بله پدر

به سلامت برگردید.
خداحافظ پدر

 

خونه امروز خیلی شلوغه

 

بله دلیل خوبی هم داره

چه دلیلی؟

من همسران ژنرال ها و افسران رو دعوت

کردم

 

زنان ما نقش مهمی در وظیفه شوهرانشون دارند.

 

خوش اومدید

 

خانوم هوانگ و خانوم لی خوش اومدید.

اجازه بدید به داخل راهنماییتون کنم.

 

عالیه. ایشون تازه چند وقته به خونواده ما اضافه شدند.

 

یه حسی بهم میگه که این خونه به زودی رنگ زندگی میگیره

 

شما دارین به تنهای درد ها و رنج ها رو به دوش میکشید...

 

اقا...

 

بودا جوابتونو داد؟

نمیدونم.

یه وقتایی منو نگه میداره و جلوی رفتنمو میگیره

 

بله میدونم که سخته

بودا میگه تسخیر قلب یک مرد سخت تر از

تسخیر ارتش هزار نفره ست.

 

کل کشور دارن دنبالتون میگردن

جایزه هم براش گذاشتن.

 

عکس العملتون نشون میده که هنوز هیچی رو رها نکردین.

نه من همه چیزو پشت سر گذاشتم.

no. i have put everything behind.

هرکسی نمیتونه یک راهب بشه

فقط اونایی که خود بودا انتخابشون کرده میتونن مریدش بشن.

 

من فکر نمیکنم شما به اینجا تعلق داشته باشین

 

نمیتونم چند روز ببینمتون . من و هوهال داریم به سفر میریم.

 

کجا قراره بریم هوهال؟

باید مقصد داشته باشیم؟

 

میخوایم از طبیعت لذت ببریم و شراب بنوشیم

بعد از اینکه کل شبو مشروب خوردی چطوری میتونی بازم به شراب فکر کنی؟

 

برنامه ای برای جمع اوری عمومی داری؟

 

دلم نمیخواد ولی اگه اینکارو نکنم خیلیها تنبیه میشن

ولی این عبادت واقعی نیست

 

این جمع اوری یه جور گول زدن مردمه و

 

تا قوی تر بشن و شاه رو قوی تر کنن

 

حتما باید اینجوری به قضیه نگاه کنی؟

 

همش فشار پادشاهیه

نه. اون خدمتگذار الکی میخواد پادشاهیشو با خون بنا کنه

 

یکی باید جلوشو بگیره

و نقابشو برداره تا دو روییش اشکار بشه

 

سوک چونگ برای تسلط به فرقه ارتودکس شروع به

 

شک انداختن به گونگ یی کرد

 

این خیلی مهم بود و به همین خاطر موفقیت گونگ یی

در واقع به این باور که اون یک خدمتگذار واقعیه ربط پیدا کرده

 

سرنوشت حکومت گونگ یی

 

به این اعتقاد و شروعش وابسته ست

 

که راهب بزرگ سوک چونگ باعثش بوده

 

خوش اومدید ناظر ارشد

زود تشریف اوردید بفرمایید داخل

 

استاد پارک حتما به خاطر رسیدگی به شاهزاده ها سرتون خیلی شلوغه

 

بله مشاور

 

قراره در این گردهمایی راجب مسائل چول وون صحبت کنیم؟

 

و یک سری مسائل دیگه

شنیدم جمع اوری سهم بودا هم قراره در اینده نزدیک انجام بشه

به هرحال اعلی حضرت به عنوان خدمتگذار این پادشاهی هستند.

ولی مسئله دیگه ای هم هست که منو نگران کرده

 

منظورتون چیه؟
این یه جور سرکوب کردن مردم و

افسرها نیست؟

 

باید احتیاط کرد.

فشار باعث مقاومت و شورش میشه

استاد پارک

 

بله

 

این راه نگران کننده رو نرین چون اشتباهه

سعی کنین از مسائل سیاسی دور بمونید.

 

برای مرد صادق و راستگویی مثل شما خطرناکه

خودتون رو توی خطر نندازید شما مرد مهمی هستید

من و این پادشاهی نمیخوایم شما رو از دست بدیم.

باید بیشتر به تجربه هاتون توجه کنم

به من در پشت صحنه کمک کنید.

 

مشاور یک پیک از چول وون رسیده

 

داخل شو

 

من از طرف اعلیحضرت و از چول وون اومدم

 

خوبه

 

اعلیحضرت میخوان بدونند که شما کارهای لازم رو برای جمع اوری سهم بودا

انجام دادید یا نه

 

و؟

در ضمن ایشون میخوان بهتون اطلاع بدم که دستور جدید مبنی بر

ارتش جدید در هنگام بازگشتشون بدین.

فهمیدم

 

اوضاع در چول وون چطوره؟

یک تصادف وحشتناک اتفاق افتاد

یک تصادف؟

بله. وقتی که ایشون داشتند از ساخت و ساز دیدن میکردن تعداد زیادی الوار

روشون افتاد

چی؟

اعلی حضرت صدمه ای ندیدن اما اجیته به شدت زخمی شده

زخمی شده؟

دکتر گفته باید درمان بشن تا دوباره حالشون خوب شه

 

فهمیدم.
میتونی بری

 

خدای من
چه اتفاق وحشتناکی

 

زخمی

 

خدایا...

 

من این جلسه رو به دستور اعلی حضرت تشکیل دادم.

جا به جایی پایتخت به چول وون یک پروژه

 

بی شک و تردیده.

کار عمومی هم داره انجام میشه

 

چول وون دیگه پایتخت جدیدمونه

 

ولی بعضی از شماها هنوز ناراحتیهایی دارین و در پرداخت

مالیاتهاتون تاخیر دارید. این با خیانت چه فرقی داره؟

هیچ کاری بدون اندوخته انجام نمیشه

من یکی از کسانی هستم که این دستور از اول بهم ابلاغ شد

و ما نمیتونیم از دستور اعلی حضرت سرپیچی کنیم.

ایشون ولی امر ما هستن و هرچی ایشون بگه باید انجام بشه

نه تنها اموالمون بلکه جونمون هم

 

باید در راه وفاداری به ایشون اهدا بشه

 

واقعا ناراحت کننده ست وقتی میبینم که خیلی از شماها هنوز

به وظابفتون عمل نکردید.

 

نظر شما چیه وزیر مالی؟

برای اشراف زاده ها و روسای قبایل مقدار زیادی تعیین شده

باید بهمون وقت کافی برای تهیه این مقدار داده بشه

زمان؟ بی معنیه

انبارهاشون داره از کالا میترکه اونوقت هنوز دست دست میکنن

که به کشور چیزی پرداخت کنن. دیگه چقد وقت احتیاج دارین؟

خساست شما داره باعث تاخیر در کارها میشه

ولی مشاور همه اونطوری که شما فکر میکنین توانایی ندارن.

خیلیهاشون بار زیادی رو تحمل میکنن که شما هنوز ندیدین.

همش بهونه ست. رعیت ها هم دارن.

مالیاتهاشون رو میدن و شکایت هم نمیکنن.

هزار خونواده از چول وون بی خانما شدن و

و دارن به چول وون میرن تا قصر سلطنتی رو بسازن.

شکایت و بهانه از افراد ثروتمند غیر قابل قبوله.

 

بهشون فشار بیارید.

اسم اونهایی که وظایفشون رو انجام نمیدن گزارش کنید.

من خودم از این به بعد شخصا به این مسئله رسیدگی میکنم.

شما هم باید این موضوع رو به طور جدی پیگیری کنید.

 

بله

 

به وزارت ارتش هم دستور دوباره اماده شدن داده شده

که برای یک جنگ فوری دیگه اماده بشن.

بله مشاور.

 

این دفعه میخوایم به سانگجو حمله کنیم؟

درسته

ژنرال های ارتش دارن خودشونو

برای حمله به سانگجو اماده میکنن

ایندفعه چه کسی فرماندهی رو به عهده داره؟

 

ژنرال وانگ این مقامو دارن

 

دوباره؟

 

ژنرال وانگ یک بار نزدیک مرز سانگجو مستقر بودند.

 

و مطمئنا با فرماندهی ایشون بازم نتیجه خوبی حاصل میشه.

 

بله سه برادر های ژنرال وانگ و ژنرال هونگ

اطلاعات و تجربه های زیادی از این منطقه دارن

ارزش جنگیدن رو داره

این سه فرمانده رشادت های زیادی از خودشون

 

در ناجو نشون دادند.

شما خیلی جوانید مشاور

درجه تون در بین ژنرالهاست

کارتونو خوب انجام بدید.

 

در اخر میخوام دوباره درباره جمع اوری سهم بودا صحبت کنم.

برخلاف دفعه های قبل این یک مسئله کشوریه.

به روسای قبایل دستور داده شده که به هر کدوم از راهب های ارشد

برای جمع اوری اطلاع بدن

مراقب باشید که کوتاهی نشه وگرنه مقصر مجازات میشه

 

امسال سال فراوانی محصوله.

 

به میزان محصولات کشت شده یک نگاهی بندازید.

چه منظره فوق العاده ای. دلم داره برای این منظره پر میکشه.

مگه نه برادر ؟ این یک نشونه خوب برای امپراطوریه.

محصولات زیاد و فراوان اندوخته های خوبی برای دولت فراهم میارن.

 

سانگجو برای جنگ بعدیمون نامزد شده.

شما هم در بازگشت به خط مقدم فرستاده میشید.

بله اعلی حضرت.

 

متاسفم که وقت کافی برای استراحت بهتون ندادم.

نه اعلی حضرت. یک جنگجو به میدون جنگ تعلق داره.

از فداکاریتون ممنونم.

زمان کوتاهه و راه طولانی و درازی در پیش داریم.

 

از وقتی که من این پادشاهی رو بنا کردم ده سال میگذره.

 

چقدر زمان زود میگذره.

 

حتی شکل کوهها هم در این ده سال عوض شده اما

من هنوز هم سرم شلوغه.

 

ملاقات اجیته باعث خوشحالی بود.

اگر به خاطر اون نبود من هنوز در سونگ اک کوچیک مونده بودم.

و اتحاد سه پادشاهی و ایجاد یک

امپراطوری عظیم برام مثل یک رویا باقی میموند.

 

باید این یگانگی رو هرچه سریعتر به دست بیاریم و قسمت شمالی رو گسترش بدیم.

 

دلم میخواد مثل پادشاه بزرگ گوگوریو شاه گوانگتوی بزرگ

به این ارزو برسم.

تصور کن من و تو قاره شمالی رو فتح کنیم.

 

حتی فکرش هم ادمو تحت تاثیر قرار میده.

 

میخوام تا زنده هستم به این ارزو برسم.

 

واقعا ارزوی بزرگیه اعلی حضرت.

شما به این رویا خواهید رسید.

بله میرسید اعلی حضرت.

ولی ما هنوز درگیر جنگ برای اتحاد سه پادشاهی هستیم.

شیلا هنوز هم تن به مبارزه نداده

و باعث میشه که بین منو کیون هوون از بکجه دوئل برقرار باشه.

 

اون قهرمان بزرگیه.

 

و با دستان قدرتمندش داره بکجه رو نگهداری میکنه

ولی شما بلاخره این سه پادشاهی رو متحد خواهید کرد.

 

ممنونم برادر.

ولی من مطمئنم که کیون هوون هم مثل من فکرهایی تو سرش داره.

 

و بلاخره هم به جنگ کشیده میشه.

من و اون یک روز با هم رو به رو میشیم.

 

چی؟ ماجین دوباره داره ارتش درست میکنه؟

دوباره میخوان با ما وارد جنگ بشن؟

منابعمون میگن که نیروهاشونو منظم کردن

تا به سونگ اک برن و ارتش قدیم رو حرکت بدن.

 

خوبه. هرکاری که از دستت برمیاد انجام بده گونگ یی

من بلاخره انتقام گئوم سونگ رو ازت میگیرم.

هنوز نه. ولی بلاخره میفهمیم.

بین انگ جو و سانگ جو

اگر از طریق ( ترجمه نشده ) بیان

 

احتمالا هدفشون انگجو باشه

 

بهم گفتن یکی از شرکت کننده ها در گئوم سونگ

که اسمش یی چینه و در انگ جوئه

 

موافقم اونها انگ جو رو به خاطر کوههای نا همواری که داره انتخاب میکنن

 

زمینی که به سانگ جو ختم میشه هدف رو سخت میکنه

ولی انگ جو با مرز وانسانجو و مائه جوک بسته شده

اونا بسته به موقعیتشون بهمون حمله میکنند.

 

مهمه که از کجا بهمون حمله کنن؟

اون دفعه تونستن دفاعمون رو بشکنن ولی این دفعه

فرق داره. ما جنگجوهای اهنین رو داریم و ارتشمون هم اموزش دیده ست.

 

نظر شما چیه جناب وزیر؟

من معتقدم همش یه جور منحرف کردن و بلوف زدنه

با این اغتشاشی که داخل امپراطوریشون دارن ما راحت میتونیم حرکتشون رو حدس بزنیم.

 

گفتی به راحتی؟

چطور به این راحتی میتونین اظهار نظر کنین وقتی که ارتششون داره نزدیک میشه؟

اروم باشید ژنرال بانگ

بذارین وزیر حرفشونو تموم کنن.

 

منظورتون از اینکه در ماجین اغتشاشه چیه؟

ساختن شهر امپراطوری اعلی حضرت.

مثل اینکه این ساخت و سازها به

مالیات سنگینی احتیاج داره که ثروتمندا باید پرداخت کنن
گونگ یی حرکت پر ریسکی انجام داده.

 

ممکنه درست بگی

و مثل اینکه دلیل دیگه ای برای اینکه گونگ یی

اسم پایتختشو عوض کرده وجود داره.

به خاطر اینه که اون پسر پادشاه قبلی شیلا

پادشاه کیونگ مونه.

 

گونگ یی پسر پادشاه کیونگ مونه؟

بله راهب پیری اینو به من گفت که برای گونگ یی مثل مادر بوده

 

و قبلا هم زن صیغه ای پادشاه کیونگ مون بوده.

 

یعنی پادشاه الان شیلا برادر زاده گونگ یی میشه

 

باور نکردنیه

 

این میتونه برای مردمش یک شوک بزرگ باشه.

دقیقا و ما باید از همین راه وارد شیم و استفاده کنیم.

 

اینجوری بین مردمش بدنام میشه و اونها هم وقتی بفهمن

که خون امپراطورشون از خاندان شیلاست احساس میکنن که گول خوردن.

همین خاندان پادشاهی گوگوریو رو از بین میبره.

امپراطور خودش خودشو از بین میبره.

واقعا فکر میکنین امکان پذیره؟

یه شایعه به راحتی نمیتونه یک امپراطوری رو نابود کنه.

اگه همه این شایعات رو انکار کنه چی؟

 

بیاید دنبال تاکتیک های بی ارزش نباشیم.

بهترین راه از بین بردنشون تقویت ارتشه

حتی اگه ماهیت گونگ یی همین باشه که میگی

من نمیتونم از این احتمال برای نابود کردنش استفاده کنم.

بله باید مبارزه کنیم و انتقام گئوم سونگ رو بگیریم.

 

بهترین راه جنگ بدون خونریزیه

چرت و پرت نگو

 

بدون جنگ نمیشه پیروز شد

بشین.

 

این حرکتشون که ارتششون اماده باش دادن مشکوکه

و من ازتون میخوام که در مورد گذشته گونگ یی تحقیق کنید

 

بله امپراطور

 

خوش اومدین سرورم

خوش اومدیم امپراطور

 

برادر گان

بله امپراطور

 

اینجا باید از همه جداشیم و بریم خونه و استراحت کنیم

مطمئنم که شما میخواین زودتر در مورد نتیجه جستجوی همسرتون مطلع بشید

بله اعلی حضرت

 

ممکنه وزیر ارتش هم به خونه برگشته باشه

بله امپراطور

بریم داخل

 

بله اعلی حضرت

 

دلم میخواد بیای پیشم تا با هم یک کم حرف بزنیم

ممنون باعث افتخارمه

منم میخوام در مورد بعضی چیزا باهاتون حرف بزنم

بریم

 

مشاور

بله امپراطور

 

در مورد جلسه ای که در غیاب من تشکیل دادین بهم بگو

ما در مورد کارعمومی در چول وون حرف زدیم.

 

و اونایی که هنوز مالیاتهاشون رو پرداخت نکردن.

خوبه ما به منابع بیشتری برای ساخت و ساز احتیاج داریم.

 

موضوع جمع اوری سهم بودا چی شد؟

اعلام کردم تا دستورش به همه روسای قبایل برسه

تا مطمئن بشن همه راهب های ارشد اینکارو انجام میدن.

 

ما باید یک جشن عظیم برپا کنیم.

برای این جشن فراموش نشدنی هیچی نباید کم باشه

ربانهای ابریشم برای راهب ها فراهم کنید و یک

 

محراب بزرگ بسازید

 

ولی اعلیحضرت الان وقت جنگه.

و مقدار زیادی از بودجه صرف بازسازی میشه

 

تا پایتخت جدیدمون ساخته بشه

تغییر اذهان عمومی بزرگترین وظیفه ست

من باید با این سهم بودا بزرگی پادشاهی رو به مردم

نشون بدم.

 

اعلی حضرت همیشه فروتن بودند و

 

همین باعث شده که مردم بهتون وفادار باشن.

 

الان همه چیز تغییر کرده.

 

این اتفاق میتونه یه امپراطوری عظیم رو تضمین کنه

 

امپراطور اجازه بدین که جرات کنم و یک نصیحتی بهتون بکنم

خواهش میکنم به اصل خودتون برگردید.

اصل خودم؟

بله اعلی حضرت

بازگشت به روزهای اول

باعث میشه که ببینید مردمتون چقد رنج کشیدن.

 

چی؟

روزهای اول؟
روزهای اول

 

واسه همین بود که تلاش کردی اجیته رو بکشی؟

 

تا توجه همه رو به روزهای اول جلب کنی؟

 

اعلی حضرت...